آهــــنـــگِ زنــدگــۍِ مـــن....!

آهــــنـــگِ زنــدگــۍِ مـــن....!

آن‌جا که تویی، یک دل دیوانه نبینی،تا گرید و گریاند از آن گریه، تو را هم/ این‌جا که منم، عشق به سرحد کمال‌ست...صبر است و سلوک‌ست و سکوت‌ست و رضا هم
آهــــنـــگِ زنــدگــۍِ مـــن....!

آهــــنـــگِ زنــدگــۍِ مـــن....!

آن‌جا که تویی، یک دل دیوانه نبینی،تا گرید و گریاند از آن گریه، تو را هم/ این‌جا که منم، عشق به سرحد کمال‌ست...صبر است و سلوک‌ست و سکوت‌ست و رضا هم

اینبار خودم....

من....! مرا که میشناسی؟!خودمم...

کسی شبیه هیچکس! کمی که لابه لای نوشته هایم بگردی پیدایم میکنی.... مهربان،سرد و گرم!!،کمی هم بهانه گیر.... اگر نوشته هایم را بیابی ، منم همان حوالی ام...

.......... کسی میدونه من کیم ؟

من همون دیوونه ایم که هیچوقت عوض نمیشه... همونی که همه باهاش خوشحالن اما کسی نمیتونه خودشو خوشحال کنه.. همونی که اونقدر یه اهنگ گوش میده که از ترانه گرفته تا ریتم و خوانندش متنفر میشه..... همونی که هق هق همه رو به جون دل گوش میده اما خودش بغضاشو قورت میده،انگار گریه براش خط قرمزه!

همونی که فکر میکنن سخته،سنگه همونی که مواظبه کسی ناراحت نشه اما همه ناراحتش میکنن... همونی که تکیه گاه خوبیه اما واسش تکیه گاهی نیست... 

همونی که کلی حرف داره اما همیشه ساکته...